حساب کاربری

لطفا از حروف a-z,A-Z,0-9 استفاده نمایید - حداقل 5 کاراکتر

حداقل 8 کاراکتر

آموزش خواندن عکس ها و تکرار نتایج آنها

اینبار مقاله بسیار جالی را برای شما گردآوری کرده ایم. دیدن تصاویر خوب و تکرار نتایج مشابه یکی از اصول اولیه عکاسی است.  با اینحال ایادگیری خواندن تصاویر البته از دیدگاه فنی و نه مفهومی  چیزی است که من معتقد هستم همه عکاسان باید قادر به انجام آن باشند، چرا که به شما اجازه می دهد تا در مورد این که چه تنظیماتی ممکن است برای ایجاد یک تصویر مورد استفاده قرار گرفته باشند، راهنمایی بگیرید. این راهنمایی ها، تنظیمات دقیق نخواهند بود؛ اما شما به احتمال زیاد قرار نیست یک محیط نورپردازی دقیقا یکسان با محیطی که یک عکس خاص در آن گرفته شده است، داشته باشید. در ادامه این مقاله با ما همراه شوید تا آموزش لازم را بگیرید.

 پیش به سوی خواندن یک عکس

باید بگوییم که برای شروع خواندن عکس ها شما باید حداقل درک درستی از دیافراگم، سرعت شاتر، و به میزان کمتر ایزو، داشته باشید. شما باید درک کنید که این چیزها چگونه به روش های مختلف بر تصویر تاثیر می گذارند. به عنوان نمونه، اگر شما عکسی را با مقدار زیادی تاری دیدید، با توجه به درک خود از سرعت شاتر می دانید که از یک سرعت شاتر آهسته تر برای گرفتن آن استفاده شده می باشد.

در نظر داشته باشد که همانطوریکه شما مهارت بیشتری در نورپردازی و استفاده از فلاش اکسترنال به دست می آورید، حتی قادر خواهید بود بخوانید که سوژه چطور با نور مصنوعی نورپردازی شده، و شروع به تکرار نحوه انجام آن کنید. اما اصلا نگران نباشید! این مقاله بر سه جنبه مهم از نوردهی در عکاسی یعنی دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو  تمرکز خواهد کرد تا به شما کمک کند سفر خود را برای خواندن تصاویر شروع کنید.

به نظر شما در عکس فوق از چه سرعت شاتری استفاده شده است ؟ سریع یا آهسته؟

گام اول :سرعت شاتر – سریع یا آهسته؟

در قدم نخست باید به شما بگویم من متوجه شدم در درجه اول تعیین این که آیا از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده یا یک سرعت شاتر آهسته، می تواند پس از آن کمک زیادی به تعیین دیافراگم و ایزو بکند. نخستین چیزی که شما هنگام ارزیابی سرعت شاتر باید از خودتان بپرسید این است که آیا سریع بوده یا آهسته؟ جواب را می توانید بر اساس این که چقدر تاری یا ماتی حرکت یا motion blur  در عکس موجود است مشخص نمایید، چون این موردی است که تحت کنترل سرعت شاتر می باشد.

توجه کنید که اگر همه چیز در تصویر خیلی واضح و شارپ می باشد و مطلقا هیچ تاری حرکتی در آن وجود ندارد، در این صورت از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است. اما اگر تاری حرکت زیادی وجود دارد، از سرعت شاتر آهسته استفاده شده می باشد.

در جواب این پرسش که یک سرعت شاتر سریع چقدر سریع است، و در چه نقطه ای سرعت شاتر آهسته می شود؟ باید بگوییم شما باید به سرعت شاتر در رابطه با سرعت سوژه خود فکر کنید. به عنوان نمونه، در هنگام عکاسی از ورزش یا سایر حرکات سریع، ممکن است متوجه شوید که استفاده از سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه برای فریز یا ثابت کردن سوژه شما مورد نیاز است. علت آن این است که سوژه شما با سرعت زیادی در حال حرکت می باشد. با این وجود، اگر دارید از مردمی که در خیابان در حال راه رفتن هستند عکس می گیرید، به همان سرعت شاتر نیاز ندارید، چون سوژه های شما با آن سرعت حرکت نمی کنند.

ما در زیر نمونه هایی از سرعت شاترهای آهسته و سریع نشان داده ایم. به وجود تاری حرکت در عکس هایی که در آن از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده است توجه کنید، همچنین حرکت ها با یک سرعت شاتر سریع ثابت یا فریز می شوند. در تصاویری که از یک سرعت شاتر آهسته استفاده می شود، اغلب توصیه می شود که از یک سه پایه برای ثابت نگه داشتن دوربین خود و جلوگیری از لرزش آن استفاده کنید و در سرعت شاتر های آهسته شانس بیشتری برای ثبت لرزش و در نتیجه تاری نامطلوب عکس وجود دارد .

ذکر این نکته ضروری ایست که در خواندن عکس ها، چیزی که مهم نیست دانستن سرعت شاتر دقیق می باشد که چیزی است که شما می توانید با آزمون و خطا آن را به دست آورید تا به نتایجی که می خواهید برسید. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که تشخیص دهید از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده یا سریع، تا یک نقطه شروع به شما بدهد.

توجه داشته باسید که هنگام گرفتن این عکس از یک سه پایه برای جلوگیری از تاری که می تواند ناشی از لرزش دوربین باشد، استفاده شده است. سرعت شاتر ۳٫۲ ثانیه بوده است.

در تصویر بالا علت این که در این تصویر یکی از دوچرخه سوارها شارپ تر از بقیه ثبت شده این است که با وجود این که همه دوچرخه سوارها با یک سرعت حرکت می کنند، دوچرخه سواری که از همه شارپ تر می باشد، نسبت به جایی که من برای گرفتن این عکس در آن قرار داشتم، آهسته تر حرکت می کرد. سرعت شاتر مورد استفاده در اینجا ۱/۶ ام ثانیه بوده است.

و در این عکس می بینید چقدر همه چیز در این عکس واضح و شارپ می باشد و هیچ تاری وجود ندارد؟ این بدین معنی است که از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است  در این مورد ۱/۲۰۰۰ ثانیه بوده، و از آنجا که سوژه خیلی سریع است، یک سرعت شاتر سریع تر از حد معمول در اینجا مورد نیاز بود.

ودر این تصویر شما دوباره  می بینید چقدر همه چیز شارپ است و هیچ تاری وجود ندارد؟ این یعنی که باز هم از یک سرعت شاتر سریع (۱/۱۲۵۰ ثانیه) استفاده شده است.

قدم دوم : دیافراگم – بزرگ یا کوچک؟کدام یک ؟

اگر توجه داشته باشید من در قدم  یک اشاره کردم که در درجه اول تعیین اینکه از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است یا آهسته، می تواند تا حد زیادی در تعیین دیافراگم به شما کمک کند. علت آن این است: اگر شما با مثلث نوردهی آشنا باشید، می دانید که تقریبا در همه موارد وقتی یک سرعت شاتر سریع مورد استفاده قرار می گیرد، با یک دیافراگم باز (ضرایب f کوچک تر) مرتبط می باشد . برعکس، هرچه سرعت شاتر آهسته تر باشد، دیافراگم کوچک تر یا بسته تر (ضرایب f بزرگ تر) می شود.در نتیجه، اگر عکسی را می بینید که تاری حرکتی دارد، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که عکاس از یک دیافراگم بسته تر استفاده کرده باشد؛ یا اگر عکسی را مشاهده می کنید که در آن اشیاء در حال حرکت ثابت شده اند، عکاس به احتمال خیلی زیاد برای ایجاد امکان استفاده از یک سرعت شاتر سریع تر، از یک دیافراگم باز تر استفاده کرده می باشد.

و اما راه دیگری که شما قادر خواهید بود با استفاده از آن دیافراگم را تعیین کنید، گشتن به دنبال بوکه یا انزوای سوژه (توسط پس زمینه مات یا دارای بوکه) است. هر چه میزان بوکه در تصویر بیشتر باشد، سوژه منزوی تر و از پس زمینه بیشتر جدا می شود. بدین منظور، عکاس از یک دیافراگم باز تر استفاده خواهد کرد. از سویی دیگر، اگر همه چیز در تصویر در فوکوس باشد، آنگاه عکاس یک دیافراگم بسته تر برای افزایش عمق میدان به کار برده می باشد.

توجه : بوکه (bokeh) در عکاسی همیشه به نور های خارج از فوکوس که به اشکال دایره ای و… دیده می شوند اطلاق نمی شود، بلکه در واقع بوکه می تواند کیفیت نقاشی مانند یک پس زمینه مات و زیبا باشد.

توجه کنید که همه چیز در این عکس در فوکوس است، که به این معنی است که از یک دیافراگم بسته (ضریب f بزرگ؛ مانند f/11 در این تصویر) برای افزایش عمق میدان استفاده شده است.

و در این تصویر می بینید پس زمینه در این تصویر چقدر مات، و سوژه چقدر جدا شده و منزوی است؟ این نشان دهنده این است که از یک دیافراگم باز تر (ضریب f کوچک؛ در این مثال f/3.5) برای کاهش عمق میدان استفاده شده می باشد.

قدم سوم : ایزو

جالب است بدانید ایزو یکی از پارامترهایی است که هنگام خواندن یک تصویر، برای تعیین این که چه تنظیماتی ممکن است مورد استفاده قرار گرفته باشد، چندان مهم نمی باشد. از ایزو برای به دست آوردن تنظیماتی استفاده کنید که نیاز دارید تا عکسی را که می خواهید خلق نمایید. به عنوان نمونه،شما اگر می خواهید از یک سرعت شاتر آهسته تر استفاده کنید، می توانید ایزوی دوربین خود را بر روی کم ترین مقدار آن تنظیم کنید (معمولا ۱۰۰). بر عکس، اگر می خواهید از یک سرعت شاتر بسیار سریع استفاده کنید، ممکن است متوجه شوید که باید ایزوی خود را افزایش دهید.

قدم چهارم :فاصله کانونی

احتمالا درباره اهمیت فاصله کانونی شنیده اید. با این وجود باید بگوییم فاصله کانونی (Focal length) چیزی است که اغلب در عکس ها نادیده گرفته می شود، اما در حقیقت مولفه بسیار مهمی می باشد. نقش آن بیشتر از این است که تنها به یک عکاس اجازه دهد تا چیزهای بیشتری در کادر بیاورد، یا نزدیک تر زوم نماید. فواصل کانونی مختلف احساسات مختلفی را در بیننده ایجاد می کنند وقتی که به یک تصویر نگاه می کند. به عنوان مثال، اگر یک لنز واید مورد استفاده قرار گیرد، بیننده را در آن صحنه قرار می دهد و می تواند این حس را در آنها ایجاد کند که واقعا آنجا می باشند در حالی که فاصله کانونی طولانی تر بیننده را از سوژه دورتر می کند، و یک حس از دور دیدنی تر را تداعی می نماید.

و اما نکته ی بسیار مهم در مورد فاصله کانونی این است که تشخیص حدود آن بسیار آسان می باشد. برای ساده تر کردن آن، تقسیم فواصل کانونی به سه گروه می تواند تا حد زیادی کمک کند :

گروه اول واید: کم تر از ۵۰mm (به عبارت دیگر، ۵۰-۱۴ میلیمتر در فول فریم، ۳۵-۱۰ میلیمتر در کراپ سنسور یا APS-C سنسور)

گروه دوم معمولی: حدودا ۸۵-۵۰ میلیمتر (۵۶-۳۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

گروه سوم تله فوتو: بیشتر از ۱۳۰mm ( بیشتر از ۸۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

همچنین شما قادر خواهید بود از میزان فشردگی تصویر برای تشخیص انواع مختلف فاصله کانونی استفاده کنید. یک لنز واید بر پیش زمینه تاکید کرده و فواصل را در کادر افزایش می دهد، و همچنین میدان دید بسیار وسیعی دارد. همانطور که فاصله کانونی کاهش می یابد یعنی عریض تر یا واید تر می شود ، این اثر بیشتر می شود. از طرف دیگر، لنز تله فوتو فشرده سازی بسیار بیشتری به شما خواهد داد، و سبب می شود فواصل در کادر کوتاه تر به نظر برسند. میدان دید آنها افزایش خواهد یافت، و اثرات دیافراگم، به خصوص دیافراگم های بزرگتر یا باز تر، برجسته تر خواهد بود. به همین سبب است که f/2.8 در ۱۶mm متفاوت از f/2.8 در ۲۰mm به نظر می رسد، اگر اندازه سوژه شما در کادر یکسان نگه داشته شود.

در تصویری از کانن شما  یک جدول کوچک، با نمونه های عکاسی شده از یک صحنه یکسان و از یک نقطه یکسان، اما با فواصل کانونی مختلف را مشاهده می نمایید.

در مجموع شما به طور مختصر با نحوه خواندن یک تصویر آشنا شده اید. به یاد داشته باشید که فهمیدن تنظیمات دقیق مهم نمی باشد ولی دانستن این که چطور به یک حدس تقریبی برسید، بهتر از این است که کلا چیزی متوجه نشده باشید! با کسب تجربه، در خواندن تصاویر مهارت بیشتری به دست خواهید آورد، و قادر به حدس زدن با دقت بیشتر خواهید بود. هرچه شما دیافراگم، سرعت شاتر، و ایزو را بیشتر درک کنید، در خواندن تصاویر بهتر خواهید شد.

و در پایان باید بگویم در طول این مسیر، همچنین یاد خواهید گرفت که ژانرهای مختلف در عکاسی از مجموعه تنظیمات مختلفی استفاده می کنند. به عنوان نمونه اکثر عکاسان منظره از دیافراگم های بسته تر، ایزوهای پایین تر، و سرعت شاترهای آهسته تر استفاده می کنند؛ در حالی که عکاسان ورزشی برای نمونه، به طور معمول از ایزوهای بالاتر، دیافراگم های باز تر، و سرعت شاترهای سریع تر استفاده می نمایند.

امیدواریم این مقاله مورد استفاده علاقه مندان به عکاسی قرار گیرد.اگر شما هم نکته‌ای برای اضافه کردن به آنچه گفته شد دارید خوشحال خواهیم شد آن را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید. اگر این مقاله را مفید یافتید لطفا آن را با دوستان خود هم به اشتراک بگذارید.

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

 

مجتبی صدیق
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

X