اهمیت مگاپیکسل در انتخاب نوع دوربین
دسترسی سریع به مطالب:
حتما شما هم به عنوان دوستداران عکاسی هنگام خرید دوربین برای انتخاب مناسب دچار آشفتگی و سردرگمی شده اید، آیا مقدار مگاپیکسل در خرید دوربین شما تاثیر داشته !؟ … در ادامه این مقاله با ما در سایت عکاسی همراه شوید.
معمولا مصرف کنندگان حتی برای ارتقاء ابزارهای و خصوصا بدنهی دوربین، در بیشتر مواقع با سؤال گیجکننده ” کدام دوربین مناسب است ” درگیر هستند.
دیدگاه ماکیاولی میتواند در این عرصه راهگشا باشد: «هدف وسیله را توجیه میکند.» با استناد به این شرایط میتوان جواب سؤالی را که در تیتر این نوشته آمده است، خیلی خلاصه گفت؛ هدفی که شما در عکاسی دارید، باید نقشی بنیادی در انتخاب دوربین و رزولوشن خروجی سنسور آن داشته باشد.
در این بازار رقابتی هر تولیدکننده سعی دارد تا اختلافهای مثبت کالا خود را در مقایسه با رقبا بزرگنمایی کند یا روی تقویت مشخصهای از محصولاتش که ارزش تبلیغاتی و جذب مخاطب دارد، بیشتر سرمایهگذاری کند. اگر به دیزاین جعبه و پوسترهای مربوط به معرفی دوربینهای عکاسی توجه کنید، بعد از اسم برند و نمونه دوربین، جدی ترین عبارتی که دیده می شود، رزولوشن سنسور خواهد بود. پس میتوان نتیجه گرفت که از منظر تجاری، مگاپیکسل سنسور نقشی بنیادی در فروش دوربین عکاسی دارد. با استناد به محاسبه، بالاترین حد ایزو (ایزو) بعد از رزولوشن، برای مصرف کنندگان دوربینهای عکاسی ارزش دارد، و بعد از آن خصوصیات مربوط به رزولوشن و سرعت تصویر برداری قرار دارد.
چه رزولوشنی برای چاپ تصویر خوب است؟
اگر عکاس تازهکاری نباشید و سابقهی بهره برداری از دوربینهای ۲ مگاپیکسلی موبایل داشته باشید، متوجه این مسئله هستید که به شرط عکاسی در شرایط نوری خوب، مانند محیط باز و در میانهی روز، حتی تصویرهای یک دوربین موبایل قدیمی و ۲ مگاپیکسلی هم در سایز عادی آلبومها که معمولا ۱۰x۱۵ سانتیمتر است، بهخوبی چاپ میشود و کیفیت قابل قبولی دارد.
ممکن است جالب باشد بدانید که رزولوشن بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر چقدر است و اینکه تصویرهای باکیفیت آنها با چه دوربینی گرفته میشوند؟ در جواب باید گفت دوربینی با خروجی تصویر ۲۴ مگاپیکسل، بهخوبی جوابگوی چاپ تصویر در سایز ۱۰ متر است و اکنون کمپانیهای تبلیغاتی مشکلی با این مسئله ندارند و حتی از تصویرهای با رزولوشن ۱۰ مگاپیکسل هم در دیزاین بیلبورد استفاده میکنند.
پیشتری این نوشته، اشارهای کوتاه به معنی DPI نیاز به ذهن خطور میکند که مخفف عبارت Dots per inch به معنی نقطه در خطی به طول یک اینچ است. آنچه ما در عکاسی دیجیتال میشناسیم، PPI به معنی Pixel per inch است و برای مبدل شدن به تصویر حقیقی و روش چاپ، باید به DPI برای ابزار چاپ ترجمه شود. با اینحال اگر عکسی را که در رایانه خود دارید، بزرگنمایی (زوم) کنید، نقاطی مربع شکل را میبینید که تمام سطح آنها، یک رنگ واحد دارد. این مربع، یک پیکسل اسم گذاری شده و در نتیجه برای چاپ هم ابزار نقطهای روی کاغذ میگذارد که حجم آنها در یک سطح واضح (خطی به طول یک اینچ برابر با ۲.۵۴ سانتیمتر) DPI نامیده میشود.
طبیعی است که بالا رفتن DPI به معنی زیاد شدن نقاط رنگی در یک اینچ است و کیفیت چاپ را بالا میبرد؛ با اینحال چشم انسان تا کجا اختلاف عکس ها با DPI-های مختلف را تشخیص میدهد؟
همانطور که با زوم کردن روی تصویر در مانیتور رایانه، پیکسلها واضح میشوند؛ با نزدیک کردن یک تصویر چاپشده به چشم هم نقطههای رنگی دیده میشوند. بدین جهت DPI چاپ تصویر در بیلبوردهای تبلیغاتی ۱۵ است؛ چون شما برنامه ریزی شده است از فاصلهای بیش از ۱۰ متر تماشاگری آن باشید و با اینحال اگر با عدد DPI بیشتری چاپ شود، اختلاف مخصوصی نخواهد داشت. شاید دوست داشته باشید بدانید که مجلههایی با بهترین کیفیت چاپ، نهایتا از عدد ۱۵۰ DPI استفاده میکنند؛ چراکه حتی مردم نزدیکبین هم مجله را در فاصلهای بیش از ۱۵ سانتیمتر مطالعه میکنند و از کیفیت تصویرها راضی خواهند بود.
اگر در جستجوی عددی از DPI هستید که چشم انسان حتی از فاصلهی بسیار نزدیک هم قادر به دیدن نقاط رنگی در عکس چاپشده نباشد؛ عدد ۳۰۰ جواب شما خواهد بود. هرچند بهندرت چاپگری پیدا میشود که با عدد 300DPI (موسوم به DPI طلایی) بتواند تصویری در سایز بزرگ چاپ کند؛ نیاز است بدانید که از لحاظ تئوری، دوربینی با رزولوشن ۵۰ مگاپیکسل، نهایتا توان چاپ عکسی با کیفیت 300DPI در سایز ۷۳ سانتیمتر خواهد داشت که اصلا زیاد نیست؛ با اینحال حتی با چسباندن آن به چشمهایتان هم نقاط رنگی دیده نخواهند شد.
سایزی که عکاسان حرفهای معمولا برای چاپ تصویر در کنفرانسها استفاده میکنند، ۱۰۰ سانتیمتر است که مسلما تماشاگر برای تماشای آنها، حداقل ۲ متر فاصله میگیرد. پس میتوان نتیجه گرفت دوربینی با سنسور ۱۵ مگاپیکسلی، جوابگوی نیاز آنها خواهد بود؛ چرا که با بزرگ شدن سایز چاپ، تماشاگر هم مجبور به عقب رفتن و تماشا از دور است.
آیا رزولوشن بالاتر، نشانهی جزئیات بیشتر است؟
جواب شما خیر است. در حقیقت شارپنس تصویر شما، حاصل مگاپیکسل دوربین نیست و عوامل بسیار فراوانی وجود دارند که بیش از رزولوشن، در کیفیت تصویر و جزئیات آن تأثیر دارند. به نوعی مثال، عکاسی در نور کم میتواند شما را مجبور به بهره برداری از دوربین در ایزوهای بالا کند که نویز بالا و نزول کیفیت تصویر در جستجوی خواهد داشت. تصویری که شما ثبت میکنید، از روش لنز به سنسور دوربین میرسد؛ پس این قطعه هم نقش فراوانی در میزان وضوح تصویر خواهد داشت. بهره برداری از سهپایه و هزاران تکنیک عکاسی نیز میتواند بر تصویر شما تأثیر فراوانی بگذارد.
نمیتوان بالا بودن رزولوشن و تأثیر آن بر کیفیت تصویر را بطور کلی ندید؛ با اینحال این تأثیر در مقایسه با دیگر عوامل دخیل بر این مسئله، چندان مهم نیست و اگر شما در جستجوی عکسی شفاف و اصطلاحا شارپ هستید، بههیچوجه نباید رزولوشن سنسور را عاملی تعیینکننده در خرید دوربین قرار دهید. به نوعی مثال در ایزوهای بالا، دوربینها از تکنولوژیهای گوناگونی برای کاهش نویز استفاده میکنند که در خروجی تصویر آنها بسیار تأثیرگذار است.
عکسی که با دوربین حرفهای کنن 1DX در ایزوی ۱۲۸۰۰ گرفته میشود، بسیار بهتر از عکسی است که با کنن 6D در همان ایزو گرفته شده؛ در شرایطی که هر دو دوربین از سنسور فول فریم با رزولوشن شبیه به استفاده میکنند، با اینحال تکنولوژیهای مختلف بهکاررفته در 1DX، وضوح تصویر بهتری برای آن رقم میزند. خصوصیات گوناگون این دوربین، هزینه ای برابر با ۴ برابر 6D را باعث میشود.
دوربینهای با رزولوشن بالا، برای چه افرادی مفید هستند؟
هدف شما از عکاسی، میتواند داشتن مگاپیکسل بالای سنسور را توجیه کند و آن را به خدمت بگیرد.
برش زدن تصویر یا اصطلاحا کراپ کردن (Cropping) در عکسی با رزولوشن بالا، بسیار راهگشا خواهد بود. فرض کنید تصویری با رزولوشن ۵ مگاپیکسل دارید که از عضو های یک خانواده بهصورت تمامقد گرفته شده است. اگر بخواهید قسمت سر یکی از مردم حاضر در عکس را برش بزنید، بالاخره عکسی بیکیفیت با رزولوشن بسیار کم خواهید داشت که عملا فایدهای ندارد. با اینحال اگر همان تصویر، با یک دوربین حرفهای و با رزولوشن خروجی ۲۰ مگاپیکسل باشد؛ بعد از برش، تصویری با کیفیت بالاتر باقی خواهد ماند.
با استناد به این شرایط، به لحظه عکاسی پرتره در استودیو و حتی عکاسی تبلیغاتی از تولیدات تجاری که همهچیز تحت کنترل است و کادربندی دقیق، با صبر و حوصله انجام میشود نیز به دلیل اینکه نیاز به برش زدن تصویر بهندرت اتفاق میافتد، دوربینهایی با رزولوشن تصویر ۱۰ تا ۳۰ مگاپیکسل، شرایط مشابهی دارند.
از سویی دیگر با اینحال اگر عکسی با یک دوربین مدرن مدیوم فرمت با رزولوشن ۵۰ مگاپیکسل گرفته شده باشد، مثلا در عکاسی مدلینگ از انسان تمامقد، میتوان قسمت سر نمونه را از کل تصویر جدا کرد و یک تصویر تازه با رزولوشن بالا داشت.
در عکاسی تجاری هم میتوان تصویر یک کالا را از قسمتهای مختلف برش زد و تصویرهای مختلف با وضوح پذیرفتنی داشت. این مسئله در عکاسی از اشیاء کوچک، مانند جواهرات ارزش بیشتری می یابد. پیشتری این نوشته، نمونهی تصویر گرفتهشده با دوربین هاسلبلاد H6D با سنسور ۵۰ مگاپیکسلی آورده شده و قسمتی از آن برای نشان دادن کیفیت تصویر، برش خورده است.
فراموش نکنیم، امروزه بیلبوردهایی هستند که در فاصلهی نزدیک به چشم عابران نصب میشوند. در ایستگاههای مترو، آسانسورها و فروشگاههای پرتردد، پوسترهای تبلیغاتی بزرگ و چند متری در نزدیکی مردم هستند. چنین شرایطی، وجود دوربینهای با خروجی تصویر بیش از ۲۰ مگاپیکسل را توجیه میکند و در صورت همراه شدن با چاپگرهایی که از DPI بالا خدمات رسانی میکنند، وضوح بسیار خوبی را نتیجه میدهد.
برای یک عکاس خبری هم گرفتن یک تصویر با زاویه دید باز (اصطلاحا واید) و جدا کردن بخشی از آن، امکان دارد مانند گرفتن همان تصویر بهوسیلهی یک لنز تله، راهگشا باشد یا به لحظه ادیت تصویر، کادربندی را تصحیح کند و بالاخره، باز هم عکسی با رزولوشن خوب برای چاپ در جراید داشته باشد.
اگر یک عکاس آماتور هستید، دوربینی با خروجی تصویر ۱۰ تا ۱۵ مگاپیکسل جوابگوی نیازهای شما خواهد بود. اگر یک عکاس حرفهای هستید و مواردی که در بالا ذکر شد، بهندرت برای شما اتفاق میافتد؛ خرید دوربینی با خروجی سنسور بیش از ۲۰ مگاپیکسل، صرفا اسراف هزینه خواهد بود و تعویض دوربین حال حاضر با دوربینی که رزولوشن بالاتری دارد، کار عاقلانهای نیست؛ مگر اینکه دیگر تکنولوژیهای بهکاررفته در بدنهی دوربین، (مانند کیفیت تصویر، نویز کم در ایزوهای بالا، توانایی عکاسی پیاپی و…) برای شما ارزش داشته باشد.
در انتهای نوشته، عکس هایی آورده شده که با دوربین هاسلبلاد H6D گرفته شده است و با رزولوشن ۵۰ مگاپیکسلی خواهد بود. بدنهی این دوربین ۲۶ هزار دلار هزینه دارد؛ با اینحال قابل خرید با سنسور ۱۰۰ و ۲۰۰ مگاپیکسل نیز هست که در آن صورت به ترتیب ۳۳ و ۴۵ هزار دلار ارزش خواهد داشت.
Hasselblad H6D | 1/320 sec | f/5.6 | 28.0 mm | ایزو 400
Hasselblad H6D | 1/500 sec | f/11.0 | 50.0 mm | ایزو 100
Hasselblad H6D | 1/500 sec | f/11.0 | 50.0 mm | ایزو 100
Hasselblad H6D | 1/500 sec | f/11.0 | 50.0 mm | ایزو 100
منبع زومت