مزیت سادگی در عکاسی سیاه و سفید
تمامی عکاسان عکاسی سیاه و سفید را یک حوزه پر چالش و ارزشمند از عکاسی هنرمندانه محسوب میکنند. جالب است که حتی کسانی که زیاد به عکاسی تمایلی نشان نمیدهند در مورد عکسهای سیاه و سفید بسیاری نظر دادهاند و توجه بسیاری به آنها معطوف داشتهاند. این نوع از عکاسی به عکاس این امکان را میدهد تا یک سوژه آشنا را با کاراکتری کاملا تازه نمایش دهد. در مقاله پیش رو بیشتر در اینباره صحبت میشود.
در ابتدا باید بگوییم در چند سال اخیر بسیاری از ما به استفاده از عکاسی سیاه و سفید بهعنوان عنصری از روایتگری خلاقانه روی آوردهایم. اگرچه عکاسی سیاه و سفید با نورپردازی رابطهی بسیار نزدیکی دارد ولی ارتباط آن با کنتراست صحنه شاید حتی بیشتر باشد. بارها و بارها شاهد آن بودهایم که بسیاری از سوژهها تنها به این سبب روی صفحهنمایش یا کاغذ جلب توجه میکنند که در دل یک تصویر سیاه و سفید کنتراست بالای قوی قرار گرفتهاند. یکی از رموز عکاسی این است که هرقدر رنگ سیاه در عکس عمیقتر باشد تصویر در چشم انسان به شکلی شارپتر درک میگردد. در این مقاله به این مسئله خوهیم پرداخت که چگونه عکاسی سیاه و سفید این ایده را دریافت کرده و آن را یک گام جلوتر میبرد. با ما همراه باشید.
تاکید بهتر بر سوژهها در عکاسی سیاه و سفید
گفتنیست زمانیکه تصویری رنگی باشد، چشم انسان تمایل دارد تا کل صحنه را اسکن کرده و علاوه بر محتوای مبتنی بر ترکیببندی، تمام رنگها را هم دریافت کند. بهطورمعمول عکاسان صحنه را برای سوژهی اصلی نوردهی میکنند. بهاینترتیب اگر شما نوردهی را روی سوژهی اصلی تنظیم و سپس عکس را به یک تصویر سیاه و سفید کنتراست بالا تبدیل نمایید، قادر هستید تاکید روی سوژه را باز هم بالاتر ببرید و موجب برجستهتر شدن آن گردید.
قابل ذکر است که تمایل عکسهای سیاه و سفید کنتراست بالا واقعا به این سو می باشد که خاکستریهای میانی را از بین برده و تنها روشنترین روشنها و تیرهترین تیرهها را حفظ نماید. بیشتر محدودهی میانی به سمت یکی از دو سوی تیره و روشن حرکت میکند و موجب میگردد که چشم انسان پیش از هر چیز روی آنها تمرکز نماید.
سادگی درک عکس سیاه و سفید
ما باید این واقعیت را بپذیریم که نگاه کردن به تصاویر سیاه و سفید برای ما سادهتر می باشد. چشم ما تنها مجبور خواهد بود درجات مختلف خاکستری را پردازش نماید و پسازآن سوژه تمام اطلاعات خود را نمایان میکند. تصاویر سیاه و سفید کنتراست بالا اغلب این وضعیت را سادهتر هم میکنند؛ زیرا که بخشهای سیلوئت، بخشهای بسیار روشن یا شکل کلی سوژه میتواند چشم را مستقیما به محل صحیح هدایت نماید. در یک تصویر سیاه و سفید کنتراست پایین چشم همچنان تمایل دارد تا کل صحنه را اسکن کند؛ زیرا که کل تصویر تقریبا شمای رنگی یکدستی داراست. در این شرایط استفاده از تاثیر بوکه و ترکیببندی خوب میتواند مؤثر باشد. اساسا تلاش ما این می باشد که توضیح دهیم عکسهای کنتراست پایین بیشتر مثل یک تلنگر کوچک می باشند ولی تصاویر کنتراست بالا بیشتر به یک مشت محکم شباهت دارند.
استفاده از هندسه در عکاسی سیاه و سفید
تقاضا داریم به این دو جمله بیندیشید :
شما اگر از قوانین ترکیببندی پیروی نمایید چشم انسان تمایل پیدا خواهد کرد نقاط تقاطع خاصی را در تصویر اسکن نماید.
خطوط و گریدهای بیشتری را به تصویر اضافه نمایید و مخاطبانی در اختیار خواهید داشت که برای مدتزمان طولانیتری به عکس شما خیره میگردند.
در پایان باید بگوییم هدف هر عکاسی این می باشد که مردم برای مدتهای طولانی به تصاویری که خلق میکند خیره شوند. اصلا حس خوبی ندارد که کسی تنها صفحات مختلف مجموعه عکسهای شما ورق بزند و هیچ چیزی از آنها حس نکند. عکسهای خوب مردم را جذب خود می کند و آنها را وادار به خیره شدن میکنند. یکی از سادهترین روشها برای رسیدن به این منظور این می باشد که متن را به صحنهی عکاسی اضافه نمایید. علاوه بر این رسیدن به این نتیجه با افزودن خطوطی که چشم مخاطب را بهسوی سوژه میکشند هم واقعا آسان می باشد. حال کافی است این موارد را با سادگی عکاسی سیاه و سفید تلفیق نماییید تا عکسی خلق شود که بارها از نسخهی رنگی آن زیباتر خواهد بود.
اگر شما هم نکتهای برای اضافه کردن به آنچه گفته شد دارید خوشحال خواهیم شد آن را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید. اگر این مقاله را مفید یافتید لطفا آن را با دوستان خود هم به اشتراک بگذارید.
منبع: دیجیکالا